خوشبختی
?از پیری پرسیدم
?خوشبختی چیست؟
گفت
اگه میخوای سلامت باشی
موقع بیماری پدر و مادرت
بهشون برس?
اگرمیخواهی ثروتمند شوی
به پدر مادرت کمک مالی کن?
اگه میخوای خوشبخت باشی
با پـدر و مـادرت مـهربان باش❤️
?از پیری پرسیدم
?خوشبختی چیست؟
گفت
اگه میخوای سلامت باشی
موقع بیماری پدر و مادرت
بهشون برس?
اگرمیخواهی ثروتمند شوی
به پدر مادرت کمک مالی کن?
اگه میخوای خوشبخت باشی
با پـدر و مـادرت مـهربان باش❤️
#دلبری
ا
✅با آغـوش گـرم از شـوهرت استقبال کـن…!
✍برای اغلب آقایان یادبود و آغوش گرم بیش از کادو مهمه چون اکثرا مثل خانمها نیستن که منتظر کادوی روبان شده باشن. وقتی از سرکار خسته میاد خونه خسته نباشید گفتن شما از ته دل و البته هرچند وقت یکباری بوسیدن و گرفتن دستش و گفتن اینکه از ته دل بهت میگم تو مرد زندگیم هستی و با همه وجودم دوستت دارم میتونه خیلی روی مردان تاثیرگذار باشه.
همیشه زیباترین آرایش و نازترین رفتارو تو برخورد با همسرتون داشته باشین.
? مشورت به جای دستور
?خانمها دقت کنید یکی از قالب های کلامی که برای مردان خوشایند نیست و اقتدار او را خدشهدار میکند دستوری و تحکّمی حرف زدن است.
?بهترین کار این است جملات امری یا دستوری خود را به مشورت و نظر خواهی تبدیل کنید.
?مثلا بجای اینکه به مردتان بگویید: “کمد رو بذار این طرف اتاق! بگویید: نظرت چیه کمد رو بذاریم اینجا؟ کلمهی نظرت چیه و امثال آن را فراموش نکنید…
❤️
? روش پاسخ دادن به تماس تلفنی همسر
تو تماس تلفنی هاتون
وقتی همسری حالتونو میپرسه؛
هیچوقت نگید ?? بد نیستم
“به جای کلمات منفی، مثبتشو بگیم”
بگید ?? خوبم ممنون…
حتی تو این مورد هم تنوع بدید!
بگید:
با تو همیشه خوبم
با داشتن همسری مثل تو معلومه که خوبم
صدای تو رو که میشنوم عااااالیم ?????
طنازی و دلبری کردن با همسرتان را تمرین کنید.
#خانومانه
? بخون موهای تنت سیخ میشه مردونه
بخون اما ناراحت نشو دوستان بخونید ببینم چشمی خشک میموونه..؟
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت عباس دروغ میگه …عباس دروغ میگه
مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 25 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم درمون دردش عباسه
از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده…دروغ میگن که عباس حاجت میده
خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت ..
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره..
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن…میخوام بگم غلط کردم… (گریه میکردو میگفت)
میگه همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده ..
گفت خانوومم زنگ زد گفت چوون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خوونه ببینم…
میگه همین که کشو رو کشیدن بیروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته سریع اوردنش بهش شوک دادن بعد چند دقیقه به هوش اومد ..
پسرموون که اصلا تو قید و بند مذهب نبود تا نشست گفت بابای من کجاست؟
گفتم بابات کربلاست …
گفت بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کما بودم 1 اقای قد بلندی اومد تو خوابم گفت …پسرم بلند شو…
به بابات سلام برسوون بگو…
ابروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود..
چرا دوباره ابروی منو بردی…برو بهش بگو عباس دروغ نمیگه….
تاپيام رو ديدي ٨باربگو (یاابوالفضل)